شاخص های تأثیرگذار در بهره وری سرمایه های انسانی
علی اکبر افخمی، معاون پشتیبانی
1 -مقدمه
بهره وری، استفاده موثر و بهينه از منابع و نهادهای مختلف چون نيروي كار، سرمايه، مواد، انرژي و اطلاعات میباشد. به عبارت دیگر بهرهوری، استفاده بهینه از نهادهای ورودی جهت دستیابی به خروجیهای بیشتر می باشد. اهمیت توجه به بهرهوری به حدی است که در بسیاری از كشورها، بهرهوري و استفاده صحيح و هر چه بهتر و مناسبتر از مجموع عوامل توليد اعم از كالا و خدمات به اولويتي ملي تبديل شده و تلاش شده تا این شعار که تداوم حيات هر جامعه بدون توجه به موضوع بهرهوري دشوار و حتی در مواردی غیر ممکن است، در جوامع نهادینه شود. هر چند برنامه ریزی برای بهبود بهرهوری در سطوح مختلف سازمانی، منطقهای، ملی و حتی زندگی شخصی انسان لازم و ضروری است، اما بهبود بهرهوري در دنياي پررقابت كنوني، به عنوان یکی از مهمترين اهداف و استراتژی های موفقیت هر سازماني مطرح می باشد. درميان عوامل توليد، عامل نيروي انساني برخلاف ساير منابع از سطح درک و شعور برخوردار است و بر استفاده بهتر از سایر عوامل تولید نیز اثرگذار است و یا به عبارتی، مهمترين اهرم اصلي در افزايش و كاهش بهرهوري سازمانها میباشد. لذا از جايگاه ويژه اي در بهبود بهرهوری برخوردار بوده و بايد مورد توجه ویژه قرار گیرد. نقش منابع انسانی در ارتقاء بهرهوری سازمان هاي خدماتي به دلیل تولید و ارائه مستقیم خدمات توسط نیروهای انسانی اهميت بيشتري ميیابد و به کارگیری نیروی انسانی با انگيزه، توانمند و بهره ور، علاوه بر ارائه خدمات با کیفیت، مي تواند از ساير منابع درون سازمانی به نحو احسن و مطلوب استفاده نماید و انواع جنبه های بهرهوري را محقق سازد و نهايتاً سازمان را بهرهور كند. اما اينكه چه عواملی بر ارتقاء بهرهوری نیروی انسانی موثر است و یا اینکه چگونه نيروي انساني درون سازمانهای خدماتی بهرهورميشوند، سوالي است كه پاسخ آن در مؤسسات و سازمانهاي مختلف به تناسب مأموریت آنها، سبک و نوع مدیریت مدیران آنها و حتی نيازهاي كاركنان آنها گوناگون است. حتی اگر عوامل موثر بر ارتقاء بهرهوری در سازمانها مشابه باشد اما مطمئناً شدت و میزان تاثير آنها بر بهرهوري كاركنان يكسان نیست و باید در سازمانهای مختلف میزان تأثیر این عوامل بررسی شود. با توجه به محدودیت منابع مانند بودجه و زمان برای ارتقاء بهرهوری نیروی انسانی در سازمانها، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر آن، برنامهریزی مقابله با کاهش بهرهوری و ارتقاء آن، شامل طرحریزی راهبردهای مناسب ارتقاء بهرهوری نیروی انسانی را هدفمند میکند.
2 – نقش مدیریت منابع انسانی در بهرهوری
سازمان در تعریف، سیستمی است که در آن گروهی از افراد برای رسیدن به اهدافی مشترک و از پیش تعیین شده، آگاهانه و به طور منظم با یکدیگر مشارکت می کنند. هر سازمانی ساختار ویژه خود را دارد که شامل همه ویژگی ها و مشخصه های آشکاری است که رفتار اعضای آن سازمان را تشکیل می دهد، چنانچه قرار بر این باشد سازمان در محیطی پویا و متحول به فعالیت خود ادامه دهد، باید منابع انسانی آن در شرایط پایدار رشد و توسعه قرار گیرند، لذا اگر به انسان بیش از دیگر عوامل توجه شود دستیابی به ارتقا ی بهره وری نیز بیشتر خواهد بود، چرا که تنها انسان است که با افزایش انگیزه ها می تواند کمیّت و کیفیت کار خود را ارتقاء دهد. هر فرد، دارای ویژگی های خاصی است به عبارت دیگر تفاوت های وی در قالب نیاز ها، علایق، انگیزه ها، نگرش ها، شخصیت ها و آموزش های فردی قابل بررسی است . این تفاوت های فردی ارتباط تنگاتنگی با اداره بسیاری از فعالیت های پرسنلی، انتخاب کارکنان دارای مهارت های مورد نیاز، پرداخت اضافه حقوق به کارکنان دارای عملکرد بالاتر، ارتقای کارکنان با استعدادتر و تنظیم برنامه های آموزشی دارد. تفاوتهای فردی تعیین کننده این امر است که چه افرادی برای نقشهای متفاوت سازمانی مناسب هستند. چه حقوقی باید به آن ها پرداخت شود و چه فعالیت های آموزشی لازم است؛ بنابراین کلیه فعالیت های منابع انسانی دربرگیرنده تفاوت های فردی، تعیین هدف ها و
ارزشیابی نتایج است و می تواند فرصت های عالی جهت بهبود بهره وری نیروی انسانی و سازمانی ایجاد کند بنابراین وظیفه مدیران و به ویژه مدیران منابع انسانی است که با شناسایی، تربیت و پرورش نیروی انسانی برای رسیدن به اهداف سازمانی گام بردارند .
مدیریت منابع انسانی به لحاظ وجود لایههای مختلف در آن، بسیار پیچیدهتر از مدیریت مواد خام یا مدیریت مالی است. مدیران باید تصمیم بگیرند که کدام یک از ویژگیها و تفاوتهای فردی بر آینده فرد تأثیر می گذارد.
3 – عوامل مؤثر بر افزایش بهرهوری نیروی انسانی
در تعیین عوامل مؤثر بر بهره وری نظرات متفاوتی وجود دارد و هر یک از دانشمندان و صاحب نظران عواملی را به عنوان عامل مؤثر مشخص کرده اند و به طور اجمال عواملی چون آموزش شغلی مستمر مدیران و کارکنان، ارتقای انگیزش میان کارکنان برای کار بهتر و بیشتر، ایجاد زمینه های مناسب برای ابتکار و خلاقیت مدیران و کارکنان، برقراری نظام مناسب پرداخت، مبتنی بر عملکرد و برقراری نظام تنبیه و تشویق، وجدان کاری و انضباط اجتماعی، تحول در سیستم و روش ها که نقش حساس و کلیدی دارند، تقویت حاکمیت و تسلط سیاست های سازمان بر امور و صرفه جویی به عنوان وظیفه ملی در بهره وری مؤثر می باشد.
ولی تمام مؤلفان این رشته تقریباً در این باب اتفاق نظر دارند که برای افزایش سطح بهره وری تنها یک علت خاصی را نمی توان ارائه نمود بلکه عنوان می کنند که ارتقای بهره وری را باید معلول ترکیبی از عوامل گوناگون دانست.
الف) رفتار مطلوب و کردار درست رهبران و مدیران
مسئولیت خطیر مدیریت و رهبری باید به افرادی سپرده شود که ضمن برخورداری از ویژگی های شخصیتی خاص، شیوه های رهبری و مدیریت مناسب را به کارگیرند و از نظر اخلاقی نیز الگو باشند.
ب) فراهم کردن شرایط لازم پیشرفت های شغلی برای همه افراد
انسان با افزایش انگیزه ها می تواند کمیّت و کیفیت کار خود را ارتقاء دهد.
ج) دوره های آموزش ضمن خدمت و آموزش کارکنان
باید دوره های آموزش ضمن خدمت و آموزش کارکنان را به عنوان یک امر حیاتی و مستمر و مداوم تلقی کرد، زیرا تنها از طریق آموزش می توان تلاش های کارکنان را با امکانات موجود و پیشرفت های علمی جدید هماهنگ کرد. باید کلیه وظایف و دستورالعمل ها، مقررات و قوانین برای کارکنان واضح و روشن باشد و هیچ جای ابهامی برای آن ها وجود نداشته باشد.
د) کیفیت بالای زندگی کاری
مفهوم کیفیت زندگی کاری، بیانگر اهمیت احترام قائل شدن برای مردم در محیط های کاریشان است. به طور خلاصه می توان گفت مواردی که در بالا بردن کیفیت زندگی کاری تأثیر گذار می باشد به شرح ذیل است:
- پرداخت مناسب و عادلانه برای انجام خوب یک کار
- وضعیت کاری سالم و ایمن
- امکان یادگیری و استفاده از مهارت های جدید
- ایجاد انسجام اجتماعی در سازمان
- آماده کردن امکانات رشد و پیشرفت و ترقی برای کارکنان
- حفظ حقوق فردی
- تعادل در تقسیم زمان کاری و زمان بیکاری مجاز
- ایجاد غرور کاری و سازمانی
ه) استفاده از برنامههای گردش شغلی، غنای شغلی و توسعه شغلی در جهت افزایش توان و مهارت کارکنان غنای شغلی به مفهوم توسعه شغل به طور عمودی است که بوسیله اضافه شدن فعالیتها و مهارت های سطح بالاتر و تفویض اختیار در مسئولیتهای بزرگتر حاصل می شود.
و) برقراری نظام مناسب پرداخت، مبتنی بر عملکرد و برقراری نظام تشویق و تنبیه
سیستم تشویق و تنبیه عادلانه در سازمان از عوامل فرهنگی موثر بر عملکرد سازمان است یعنی سازمان بین نیروی انسانی کارآمد و نا کار آمد تفاوت قائل می شود.
ز) تحول در سیستم و روش هایی که نقش حساس و کلیدی دارند .
تغییرات محیط و تکنولوژی از عوامل اصلی ، لزوم بازنگری و به روز آوری روش ها و فرایند های انجام کار سازمان به حساب می آیند.
ح) تقویت وجدان کاری و انضباط اجتماعی که عاملی خود کنترلی است.
بهبود و ارتقای بهره وری مستلزم کوشش و تلاش برنامه ریزی شده همه جانبه از سوی افراد و مسئولین ذیربط است که خود نیازمند بهبود شرایط کار و تغییرمحرکه ها و روش های انگیزشی کارکنان، بهبود نظام ها، قوانین، بخشنامه ها، دستورالعملها، روشها، فناوری و غیره می شود.
4 – شرایط لازم برای بهبود بهرهوری نیروی انسانی در سازمانها
سه عامل کلیدی در موفقیت سازمان ارتباط، تعهد، تداوم هستند:
الف) ارتباط
برنامه بهبود بهره وری شما نیازمند به حمايتي است که در ارتباط صادقانه و تمام و کمال و همراه با اطمینان بین شما و کارمندانتان بین شما و مديرتان و بین شما و مشتريانتان يعني مردمي که مصرف کننده کالا و يا استفاده کننده از خدماتي هستند که سازمان شما ارائه مي دهد وجود دارد. با کارمندان خود رو راست باشید و قبل از پخش شايعات به اين ابهامات پاسخ دهید. هنگامي که برنامه در حال اجرا مي باشد بازخور را بطور مثبت و سازنده به واحد خود ارائه دهید. در ارتباط با موقعیت سازمان، اطلاعات کارمندانتان را بهنگام سازيد. نه تنها سؤالات آنها را پاسخ گويید بلكه نظرات آنان را نیز پذيرا باشید و فرصت ابراز نظر به کارکنان داده شود و در خلال انجام کار آنها را تشويق کنید تا باز خور و نظرات نو ارائه نمايند و درباره مسائل و نیازهای خود صحبت کنند. همیشه مدير را در جريان پیشرفت برنامه قرار دهید. نیازهای سازمان را تشريح کنید در برخورد با مسائل با توجه به راهحلهای ارائه شده آماده باشید. افزايش توان کار را مطرح و در هنگام نیاز همكاری کنید.
ب) تعهد
برای موفقیت در يك برنامه بهبود بهره وری، شما همچنین به تعهد شخصي و قلبي افراد درگیر در برنامه خود نیازمند هستید. ابتدا حسن تعهد خود را بیازمايید. بايد قلباً باور داشته باشید که برنامه شما جامه عمل خواهد پوشید. شما و کارمندانتان انسانهای درستي برای انجام اين کار هستید و اينكه اين برنامه و موفقیت آن برای سازمان شما ضروری و حیاتي مي باشد. تعهد را در میان اعضای گروه از طريق هدفگذاری؛ طرحريزی ايجاد کنید و تداوم ببخشید. وظايف مناسب افراد را بهطور ماهرانه به عهده آنان واگذار نمايید. کار را به کساني ارجاع نمايید که از عهده انجام آن کار برآيند. پیوسته اهمیت برنامه را درکل و وظیفه هر يك را به طور فردی يادآور شويد. تعهد هنگامي خود را نشان خواهد داد که گروه بر يك بحران فايق آيد و اين امر فقط بر اثر پیش بیني های انجام شده ممكن مي باشد . از طرف ديگر هیچ چیز مانند شاهد بر باد رفتن زحمات خويش بودن در مقابله با يك مشكل پیش بیني نشده باعث کشتن تعهد نمي شود. سؤال کنید که کجای کار اشتباه است؟ از کجا بايد مي دانستیم که چنین اتفاقي روی خواهد داد؟ چگونه مي توانیم از آن جلوگیری کنیم؟ و … در طول مدت انجام کار، خود را الگويي جهت دقت و عملكرد کارمندان خود آنگونه که از آنها توقع داريد قرار دهید. وقتي که تعهد خود را در عمل نشان داديد، آخرين آثار بدبیني نیز در میان افراد شما از بین خواهد رفت
ج) تداوم
بهبود بهرهوری يك اتفاق نیست بلكه مستلزم داشتن راه و روش خاصي است. بسیاری از سازمانها مشاوراني از خارج استخدام مي کنند، برنامه های کامپیوتری آماده و گرانبها خريداری مي نمايند، تمام موفقیتهای اولیه را با هیاهوی بسیار اعلام مي کنند و اين در واقع برای بهدست فراموشي سپردن برنامه قبلي بههنگام شروع يك برنامه جديد است. در نتیجه انتظار بر اين است که از اين به بعد مدت قابل توجهي را صرف نظارت بر پیشرفت برنامه نمايید. بر اجرای کار، وقوف کامل داشته باشید، در هنگام بروز مشكلات، نیروها را جهت دهي کنید و وقتي که توان افرادتان به سستي ميگرايد به آنها نیروی تازه بدهید. از شكستهای خود درس بگیريد و هر يك از موفقیتهای خود را تبديل به يك روش علمي و استاندارد نمائید .
- سایر عوامل موثر بر ارتقای بهرهوری نیروی انسانی
الف) اصلاح روابط مدیران و کارکنان
در بهینه سازی وضعیت مدیران و به منظور بهبود در روابط مدیر و کارکنان رعایت مواردی ضروری است:
- ارائه اطلاعات درباره عملیات سازمان موجب اعتماد و اطمینان کارکنان می گردد.
- برگزاری جلسات ویژه برای رسیدگی به مشکلات کارکنان
- حضور در جلسات غیر رسمی
ب) استفاده از نظرات و پیشنهادات کارکنان
لازم است به تمام کارکنان فرصت مشارکت در برنامه های طراحی شده داده شود و در عین حال آگاهی و شناخت لازم در مورد کیفیت کار و کمکی که کارکنان می توانند در بهبود کیفیت بکنند مهیا شود.
- تکنولوژی
در مباحث و شیوه های نوین به خوبی می توان دریافت کرد انسان پدیده ای است قابل تغییر، آموزش و تربیت است و لذا می توان بااستفاده از شیوه های نوین علوم توسعه انسانی و تکنولوژی فکر، بهره ذاتی و فردی او را عالی کرد. می توان در انسان ها به عنوان مهمترین سرمایه و ابزار سازمان، روحیه آنان را از حالت خسته، ناامید و مضطرب به دنیایی از آرامش، نشاط، عشق و انگیزه تبدیل کرد. تکنولوژی به کارکنان این امکان را می دهد که کارایی و اثربخشی خود را بالا برند. همچنین تولید کالا و خدمات و بهبود و کیفیت از طریق به کارگیری تکنولوژی و اتوماسیون قابل دستیابی است. مطالعات و تجربیات نشان می دهد که می توان با ایجاد تغییرات جزئی در بهبود کیفیت تکنولوژی، به نتایج فوق العاده دست یافت.
- مهمترین عوامل مؤثر در کاهش بهره وری
مهمترین و عمده ترین عامل کاهش بهرهوری منابع انسانی، نامتوازن بودن درآمد و هزینه است که مهمترین عامل در انگیزش منابع انسانی است. پس از آن مهمترین عوامل مؤثر در کاهش بهرهوری در داخل یک سازمان به شرح ذیل می باشد:
- وجود تبعیض بین کارکنان
- ناامنی شغلی
- موفق نبودن و بیمیلی بر برنامه ریزی های میان مدت و یا بلندمدت
- مساعد نبودن محیط کاری مناسب
- کنترل نکردن (بی ثباتی در برنامه های کنترلی)
- استفاده نکردن از تخصصها در مشاغل مربوط
- بی برنامگی مدیریت
- فقدان کارآموزی
- ناهماهنگی استعدادهای فردی و شغلی
- بی کفایتی سرپرست
- بی علاقگی به کار فعلی و انتقال پی در پی نیروی انسانی
تقریبا تمامی عوامل کاهش بهره وری نیروی انسانی به ضعف مدیریتی ارتباط دارد. در این میان باید رابطه فرد با سازمان ارتباطی متقابل و دو طرفه باشد. مدیر موفق کسی است که محیط فرهنگی سازمان خود را که عاملی بسیار مؤثر در رفتارهای کارکنان است عمیقا بشناسد و درک کند و آن را در جهت اجرای برنامه های سازمان به کار گیرد. حقوق و مزایای افرد باید بر اساس ماهیت شغل، تخصص، تجارب و عملکرد افراد در برابر تغییرات و برنامه ها معین شود. اگر عملکرد افراد به دقت ارزیابی نشود و مطابق شایستگی به آنان امتیاز داده نشود یا به تعبیر دیگر افراد شایسته از امتیازات بیشتر در سازمان برخوردار نشوند در آن سازمان به تدریج فرهنگ کم کاری بوجود میآید.
نتیجه گیری
هر سازمانی برای اینکه بتواند در عصر رقابتی امروز به حیات خویش ادامه دهد، ناگزیر است از منابع محدود در دسترسش، بهینه ترین استفاده را ببرد که این همان مفهوم بهرهوری است. جهت رسیدن به این مهم به طور اصولی و علمی، سازمان بایستی یک برنامه بهبود بهرهوری رسمی را بهکار گیرد و تمام عناصر چرخه بهرهوری از قبیل اندازهگیری بهره وری، برنامه ریزی، بهبود بهره وری و … بایستی باتوجه به شرایط، اهداف و وظایف شرکت و امکان اجرایی شدن شیوه انتخابی در شرکت، انتخاب گردند. در صورت تحقق این اهداف، سازمان میتواند به موفقیت قابل توجه خویش در عرصه فعالیت اش امیدوار باشد. لازم به ذکر است یکی از عواملی که تأثیر زیادی بر بهرهوری دارد آموزش است که نوعی سرمایهگذاری بلندمدت محسوب میشود. برای توسعه و پیشرفت سازمان ها لازم است، سازمان ها از طریق آموزش، عملکرد کارکنان را تا حد امکان افزایش دهند لذا امکانات آموزش فردی و گروهی را فراهم کنند که از جمله اهداف مهم آنان تغییر نگرش کارکنان نسبت به شغل و افزایش کیفیت زندگی کاری آنان باشد. در واقع اگر ما در پی ارتقای بهرهوری باشیم لازم است اهمیت فوق العادهای برای آموزش و توسعه نیروی انسانی قایل شویم.