اثر بخشی برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی در شرایط عدم اطمینان محیطی

  • صفحه اصلی
  • اثر بخشی برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی در شرایط عدم اطمینان محیطی
فصلنامه 12

اثر بخشی برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی در شرایط عدم اطمینان محیطی

نویسنده : احسان یوسفی

1- مقدمه

فلسفۀ برنامه­ریزی بخش اجتناب ناپذیر مدیریت است؛ فرد و سازمان برای رسیدن به اهداف خویش نیاز به برنامه­ریزی دارند ، بنابراین ضرورت برنامه ریزی ، برای رسیدن به جزئی ترین اهداف یک واقعیت انکار ناپذیر است . نیاز به برنامه ریزی از این واقعیت نشأت گرفته است ، « همۀ نهادها در محیطی متحول فعالیت می­کنند» .

مدیران دارای تفکر استراتژیک با مسایلی از قبیل آینده مبهم ، گزینه های متعدد ، محیط متغیر و پویا روبرو هستند . لذا برای توفیق در این مسیر بازنگری­های منظم و حساب شده در ارتباط با برنامه ریزی­های سازمان ضروری به نظر می رسد .بنابراین برنامه ریزی استراتژیک با مسایل عمده ای نظیر موارد زیر در ارتباط است:

پژوهش حاضر اثربخشی برنامه ریزی استراتژیک سیستم­های اطلاعاتی در محیط های نامطمئن مورد ارزیابی قرار می­دهد ، یعنی در محیط هایی با عدم اطمینان بالا چگونه برنامه ریزی استراتژیک برای مواجه با تغییرات امکان پذیر است .

به منظور تحقق اين هدف، اهداف فرعي زير مطرح مي‌شود:

کسب شناخت از محیط سازمان و استراتژی­های آن

–  تعیین استراتژی ها و سیاست های کلان سیستم های اطلاعات برای پشتیبانی از مأموریت و اهداف سازمان

–  تدوین معماری اطلاعاتی شامل فهرست، مشخصات و ارتباط سیستم های اطلاعاتی

 

2- فرآیند برنامه ریزی استراتژیکی سیستم های اطلاعاتی

در بازارهای جهانی امروزی ، برنامه ریزی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی برای بقای بیشتر سازمان­ها بیشتر و بیشتر اساسی تر شده است ، برنامه ریزی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی موضوعی است که بیشترین ارتباط با حوزه عمل دارد.

شرکت­های بزرگ که کسب و کار خود را بر اساس تکنولوژی اطلاعات بنا می نهند معمولا جایگاه مدیریتی برنامه ریزی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی را تحت عنوان استراتژی عمده تکنولوژی اطلاعات اختصاص می­دهند .برنامه ريزي استراتژيك سيستم‌هاي اطلاعاتي عامل اساسي انسجام سيستم‌هاي اطلاعاتي يك سازمان براي افزايش مزيت رقابتي است . طبق مطالعات انجام شده روي مباحث مديريت سيستم‌هاي اطلاعاتي، برنامه ريزي استراتژيك سيستم‌هاي اطلاعاتي يكي از ده موضوع اصلي است كه مديران شركت ها و متخصصان سيستم‌هاي اطلاعاتي با آن مواجهند .

در تحقیقات آکادمیک ، برنامه ریزی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی این گونه تعریف می شود، فعالیتی پیوسته که سازمان­ها را قادر می سازد اولویت هایی برای توسعه سیستم های اطلاعاتی اختصاص دهند، جای که بخش­های سازمان برای توازن خود با اهداف کسب و کار و استفاده از تکنولوژی اطلاعات هماهنگ می شوند تا تاثیر مثبتی بر جایگاه رقابتی سازمان داشته باشند.

چهار دلیل عمده وجود دارد که سازمان­ها به برنامه ریزی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی گرایش پیدا می­کنند:

  • گسترش و بهبود فناوری
  • کمبود نیروی انسانی متخصص
  • محدودیت منابع سازمان
  • پیدایش سیستم یکپارچه

از طرفی دیگر ، ورود به عرصه سیستم اطلاعات بدون توجه به برنامه ریزی استراتژیک، مسائل عمیق تری را در سازمان­ها پدید می آورد که مهمترین آنها عبارتند از: سیستم­هایی که یکپارچه طراحی نشده اند باعث دوباره کاری، تأخیر، اتلاف منابع و در نتیجه کاهش بهره وری می گردد ، همچنین عدم سازگاری استراتژی­های سیستم اطلاعات با اولویت­های کاری باعث کاهش کیفیت محصولات و خدمات می شود.

بنابراین فرآیند برنامه ریزی سیستم های اطلاعاتی استراتژیک شامل 5 مرحله است:

1) اگاهی استراتژیک : اگاهی استراتژیک بر فرآیند برنامه ریزی برای دستیابی به دانش کافی درباره رقبا ، منابع و مشتریان متمرکز می شود. تعهد مدیریت عالی، تعیین اهداف برنامه ریزی و سازماندهی تیم برنامه ریزی منجر به اعتماد سازمانی و حمایت مالی برای فرآیند برنامه ریزی می گردد .

2) تحلیل موقعیت ( تحلیل محیط فعلی ) : تحلیل موقعیت با بررسی دقیق کسب و کار و سیستم اطلاعاتی دانش زیادی درباره نیازمندی های سازمان خلق می­کند . بررسی محیط بیرونی تکنولوژی اطلاعات و کسب و کار کمک می کند تا  پایه و اساس بهتری برای برنامه ریزی فراهم شود که شامل تحلیل سیستم­های فعلی کسب و کار، سیستم­های فعلی سازمانی، سیستم های فعلی اطلاعات ، محیط فعلی  بیرونی کسب و کار تکنولوژی اطلاعات می گردد .

3) مفهوم استراتژی ( درک راهکارهای استراتژیک ) : درک استراتژی با شناسایی و ارزیابی فرصت­ها ، گزینه و راهکارهای بهتری را مطرح می نماید . در این راستا شناسایی اهداف تکنولوژی اطلاعات به سازمان اجازه می دهد که اهداف آتی کسب و کار و تکنولوژی اطلاعات را همسو نماید.

4) تنظیم استراتژی ( مثلا انتخاب استراتژی ) : تنظیم استراتژی با شناسایی دقیق برنامه­ها  سبب می گردد تا اهداف برنامه ریزی مورد بررسی قرار گیرند که منجر به اجرای برنامه ها می گردد .

5) اجرای استراتژی (اجرای برنامه ریزی استراتژیک ) : با توجه به برنامه از قبل تدوین شده ، پیاده سازی یا اجرای برنامه ریزی استراتژیک اثر بخش است . پیگیری و کنترل برنامه ها منجر به پیاده سازی و تحقق اهداف می­گردد.

3- عدم اطمینان محیطی

سازمان ها کسب و کار استراتژیک را به عنوان فرآیند یادگیری سازمانی می­نگرند. آنها این کار را به منظور پیش­بینی عدم اطمینان محیطی انجام می دهند عدم اطمینان محیطی در محیط خارجی شرکت بر حسب سه بعد مشخص می شود : پویایی ، ناهماهنگی و ناسازگاری. این سه عامل مبنایی برای ارزیابی موفقیت برنامه ریزی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی در پژوهش حاضر می باشد  .

  1. پویایی : میزان و قابلیت پیش بینی پذیری تغییرات محیطی است. محققان این عامل را از لحاظ میزان از مد افتادن محصولات یا خدمات ، میزان تغییر تکنولوژیکی محصول / خدمات ، پیش بینی ناپذیری حرکت رقبا و پیش بینی ناپذیری تغییرات تقاضا اندازه گیری کرده اند .
  2. ناهماهنگی : ناهماهنگی پیچیدگی و گستردگی عوامل خارجی است . این عامل از لحاظ تنوع عادت خرید مشتریان ، تنوع در ماهیت رقابت و تنوع در خطوط محصول در صنعت ، قابل درک است .
  3. ناسازگاری : شامل در دسترس بودن منابع و درجه رقابت در محیط خارجی می شود . محققان این عامل را از لحاظ تهدیدات مواجه شده با نیروی کار و کمبودی مواد ، قیمت ، رقابت و تمایز سازی محصول اندازه گیری می کنند .

4 –  سیستم های اطلاعاتی 

سیستم اطلاعات عبارت است از یک سیستم طراحی شده برای تولید ، جمع آوری ، سازماندهی ، ذخیره ، بازیابی و اشاعه اطلاعات در یک سازمان . در واقع سیستم اطلاعات سازمانی یک سیستم اطلاعات برای فعالیت بر اطلاعاتی است که به خود سازمان مربوط می­شود ،  سیستم اطلاعاتی یک سازمان بر مبنای منافع بالقوه تعریف شده ایجاد می شود؛ برای تحقق آن ، سازمان باید یک برنامه استراتژیک قوی داشته باشد که شامل استراتژی برای مدیریت و برنامه­ریزی استراتژیک ، استفاده از کار ویژه­ها و تکنولوژی اطلاعات است .هرچند واضح و مشخص است که برنامه ریزی استراتژیک یک جنبه اساسی قوانین و خط مشی برای مدیریت اطلاعات و تکنولوژی است که در این زمینه کاربران ارزش سیستم و اطلاعات  انتقال داده شده را درک می­کنند .

5- عوامل موفقیت برنامه ریزی استراتژیک سیستم­های اطلاعاتی

دستیابی به موفقیت برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی در محیط های نامطمئن برای برنامه ریزان اساسی و ضروری است . با تحلیل محیط های نامطمئن انتظار می رود که دانش زیادی درباره رقبا ، منابع ، مشتریان خلق شود که این ممکن است در اعتماد و درک مدیریت عالی سازمان نتیجه دهد. بنابراین در یک محیط نامطمئن انتظار می رود که برنامه ریزی موثرتر باشد.  برنامه ریزی سیستم­های اطلاعات استراتژیک یک فعالیت مستمر می باشد که شامل مراحل: ۱) فرآیند مطالعه برنامه ریزی سیستم­های اطلاعات استراتژیک ۲) ارزیابی محیط ۳) گزینه های استراتژی امکان پذیر ۴) انتخاب استراتژی و ۵) اجرای استراتژی می باشد.

برنامه ریزی سيستم هاي اطلاعاتي در صورتي موفق خواهد بود که كه داراي چهار محور اساسي زير باشد که نشان از بهبودی در سیستم برنامه ریزی است :

همسوسازی یا همراستایی يكي از عوامل كليدي موفقيت برنامه­ريزي ارتباط نزديك استراتژي سیستم اطلاعاتی و استراتژي تجارت می باشد . همسوسازی اشاره به ارتباط میان استراتژی سیستم اطلاعاتی و استراتژی کسب و کار دارد. این عامل ، درک مدیریت عالی از اهمیت سیستم های اطلاعاتی و درک مدیریت سیستم های اطلاعاتی از اهداف کسب و کار افزایش می دهد .

تحليل ، وقتي كه برنامه ريزان سیستم اطلاعاتی متعهد مي شوند كه عمليات داخلي سازمان در فرآيندها ، رويه ها  و تكنولوژي هايش بهتر درك و فهميده شود” تحليل” به واقعيت مي پيوندد . در اصل سیستم اطلاعاتی سازمان به­دنبال درك بهتر فرآيندها، پايه هاي قدرت و تكنولوژي هاي موجود است . تجزیه و تحلیل شامل نتایج بررسی عملیات درونی شرکت می شود. این عامل به برنامه ریزان سیستم اطلاعاتی به درک رویه ها و فرآیند کسب و کار ، تکنولوژی اطلاعات و ساختار سازمان کمک می کند .

همکاری و مشارکت به نتایج توافق میان مدیران و کاربران سیستم­های اطلاعاتی درباره اولویت­ها ، برنامه زمان­بندی و مسئولیت­ها اشاره دارد. برنامه ریزان از آن برای افزایش فرصت­هایی که مدیران و کاربران سیستم اطلاعاتی به­طور جدی در برنامه ریزی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی مشارکت می کنند استفاده می کنند که به موجب آن مقاومتی که می تواند مانع از اجرای برنامه ریزی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی شود را کاهش می دهد .

بهبودی در قابلیت ها به افزایش پتانسیل سیستم برنامه ریزی اشاره دارد. بهبود فرآیند برنامه ریزی ، کلید اثربخشی برنامه ریزی است. یادگیری سازمانی ایجاد شده بوسیله برنامه ریزی استراتژیک سیستم­های اطلاعاتی در توانایی بهتر همسوسازی استراتژی­های کسب وکار و سیستم اطلاعاتی ، تحلیل عملیات درونی و بهبود مشارکت نتیجه می دهد. 4عامل بالا و شاخص­های مرتبط با آن در جدول 1 خلاصه شده است .

مقیاس یا سنجه هاشاخص ها
همسوسازیدرک اولویت های استراتژیکی مدیریت عالی ، توازن استراتژی های سیستم اطلاعاتی با برنامه استراتژیک سازمان ، پذیرش اهداف کلان سیستم اطلاعاتی برای تغییر اهداف کلان سازمان ، حفظ سازگاری و توافق متقابل با مدیریت عالی بر نقش سیستم اطلاعاتی در استراتژی های حمایتی ، پذیرش تکنولوژی برای تغییر استراتژیک ، ارزیابی اهمیت استراتژیک تکنولوژی¬های در حال ظهور
تجزیه و تحلیلدرک نیازهای اطلاعاتی از واحدهای فرعی سازمانی، تعیین فرصتها برای بهبود درونی در فرآیند کسب و کار از طریق تکنولوژی اطلاعات ، درک اینکه چگونه سازمان¬ها بطور واقعی توسعه یک طرح اولیه را بکار می برند که فرآیندهای سازمانی را پی ریزی می کند ، پیدایش ایده های جدید برای بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار از طریق تکنولوژی اطلاعات
همکاریاجتناب از همپوشی ایجاد سیستم های بزرگ، دستیابی به سطح کلی توافق درباره ریسک و داد وستد میان پروژه¬های سیستم، مایجاد مبنای یکنواخت برای اولویت بندی پروژه ها ، توسعه رهنمود شفاف مسئولیت مدیریتی برای اجرای برنامه
بهبود در قابلیت هاتوانایی تعیین حوزه های کلیدی مسئله ، توانایی تعیین فرصتهای کسب و کار جدید ، توانایی توازن استراتژی سیستم اطلاعاتی با استراتژی سازمانی ، توانایی پیش بینی بحرانها ، توانایی درک نیازهای اطلاعاتی و کسب و کار ، توانایی ایجاد مشارکت میان گروهای کاربران برای برنامه های سیستم اطلاعاتی

3- روش تحقیق و فرضیه­ ها

نوع تحقيق بر اساس هدف كاربردي است و بر اساس نحوه گردآوری داده ها توصیفی – پیمایشی می باشد . در اين تحقيق ابتدا ادبيات مربوط به برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی بالاخص تحقيقات انجام گرفته در سازمان ها ، جمع آوری شده و سپس براساس اطلاعات مذكور شاخص­هاي مناسب انتخاب گرديده و بر اساس نظر خبرگان، مورد تاييد قرار مي گيرد. سپس اطلاعات مورد نياز سازماني از مركز تحقيقات مخابرات ايران جمع آوري مي­گردد و از اطلاعات تهيه شده جهت تست فرضیات استفاده شده و نتايج ارايه مي­گردد.

جامعه آماري اين تحقيق شامل مديران اجرایی سیستم اطلاعاتی ، کسب و کار  و مديران فناوری اطلاعات و پژوهشگران فناوري اطلاعات مركز تحقيقات مخابرات ايران مي­باشد. در اين پژوهش از مدیران اجرایی مركز تحقيقات مخابرات ايران برای بررسی انتخاب شده و نظرات 87 نفر از مدیران و کارشناسان شرکت مذکور به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. براين اساس براي اثربخشی موفقیت برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی از نظرات مدیران و کارشناسان سیستم های اطلاعاتی متشكل از 16 نفر از مديران برنامه ريزي سيستم هاي اطلاعاتي شركت هاي فعال در زمينه برنامه ريزي راهبردي فناوري اطلاعات، 29 نفر از اساتيد خبره در زمينه برنامه ريزي راهبردي فناوري و 42 نفر از پژوهشگران فناوري اطلاعات مركز تحقيقات مخابرات ايران مي­باشد.

جهت گردآوري اطلاعات در زمينه مباني نظري و ادبيات تحقيق موضوع، از منابع كتابخانه­اي، مقالات و نيز از شبكه جهاني اطلاعات استفاده شده است و برای تجزيه و تحليل اطلاعات از پرسشنامه استفاده گرديده است. براي بررسی هر یک از فرضیه های تحقیق، شاخص های مولفه های تحقیق از قبیل فرآیندهای برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی تعیین شده اند و از طریق رگرسیون خطی ساده وضعیت هریک مورد بررسی قرار گرفته است تا بتوان میزان تاثیرگذاری هریک از مولفه­ها را اندازه­گیری کرد. تمام مولفه ها با استفاده از مقیاس پنج نقطه­ای لیکرت اندازه گیری شده اند. آیتم های سنجیده شده از تحقیق انجام شده منتزاس برگرفته شده است. براي سنجش روايي پرسشنامه و براي اطمينان از قابليت اجرايي آن یعنی بررسي توانايي پرسشنامه در سنجش آن چيزي كه بايد بسنجد از نظرات اساتيد استفاده شده است . به منظور تعيين پايايي آزمون از روش آلفاي كرونباخ استفاده گرديده است و مقدار بدست آمده براي  متغیرهای موفقیت برنامه ریزی استراتژیک ، عدم اطمینان محیطی و مراحل موفقیت برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی به ترتیب 79/0 ، 84/0 و 85/0 می باشد.

با توجه به مراحل موفقیت برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی ، فرضیه های تحقیق به شرح زیر است :

فرضیه1: آگاهی استراتژیک منجر به موفقیت برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی در محیط با عدم اطمینان زیاد/کم می گردد.

فرضیه2: تحلیل موقعیت منجر به موفقیت برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی در محیط با عدم اطمینان زیاد /کم می گردد. فرضیه3: درک استراتژی منجر به موفقیت برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی در محیط با عدم اطمینان زیاد/کم می گردد. فرضیه4: تنظیم استراتژی منجر به موفقیت برنامه­ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی در محیط با عدم اطمینان زیاد / کم می گردد.

فرضیه5: اجرای استراتژی منجر به موفقیت برنامه­ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی در محیط با عدم اطمینان زیاد/ کم می گردد.

4 تجزیه و تحلیل اطلاعات

برای بررسی هر یک از فرضیه های تحقیق ، شاخص های پنج­گانه فرآیند های برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی تعیین شده­اند و از طریق رگرسیون خطی وضعیت هریک مورد بررسی قرار گرفت. رگرسیون خطی روابط میان مراحل برنامه­ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی و موفقیت برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی مورد بررسی قرار داده است. رگرسیون تمام پنج مرحله را در محیط با عدم اطمینان کم و عدم اطمینان زیاد مورد آزمون قرار داده است . نتایج رگرسیون نشان داد که برنامه ریزی در محیط هایی با عدم اطمینان زیاد با توجه به معنادار بودن  p-value در مقایسه با محیط های با عدم اطمینان کم ، موثرتر خواهد بود .

در این پژوهش، از رگرسیون خطی برای آزمون فرضیه­ها راجع به تاثیر پنج مرحله مختلف برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی بر موفقیت برنامه­ریزی استراتژیک در محیط هایی با عدم اطمینان زیاد و کم استفاده شده است. مقدار   نسبتاً بالاست ( از 66/0 تا 71/0 ) که نشان می دهد مراحل برنامه­ریزی تاثیر زیادی در اثربخشی برنامه­ریزی دارد . باتوجه به تجزيه و تحليل انجام شده:

1.آگاهی استراتژیک تاثیر مثبتی بر برنامه­ریزی در محیط هایی با عدم اطمینان زیاد و کم دارد.

  1. تحلیل موقعیت، یک عامل زمان بر جمع آوری اطلاعات است. در محیط هایی با عدم اطمینان کم، تحلیل موقعیت، موفقیت را پیش بینی می­کند و در محیط هایی با عدم اطمینان زیاد موفقیت را پیش بینی نمی­کند.
  2. تنظیم استراتژی، تاثیر مثبتی بر برنامه­ریزی در محیط­هایی با عدم اطمینان بالا دارد و تاثیر مثبتی در محیط­هایی با عدم اطمینان کم ندارد.
  3. درک از استراتژی، راهکارهایی ایجاد می­کند که به موجب آن برنامه ریزان یک استراتژی خاص را انتخاب می کنند. در غیر این صورت، برنامه­ریزان مجموعه ای از راهکارها برای انتخاب ایجاد می کنند . از نتایج و یافته های جالب توجه این پژوهش این بود که درک راهکارهای استراتژیکی به موفقیت برنامه ریزی استراتژیک نمی انجامد یعنی درک از استراتژی هیچ تاثیری بر موفقیت برنامه ریزی نداشته است .
  4. پیاده سازی استراتژی در محیط هایی با پویایی زیاد و ناسازگاری زیاد موفقیت را به اندازه محیط های با ناسازگاری و ناهماهنگی کم پیش­بینی می­کند . طرح ها یا برنامه ها ممکن است درک و تنظیم شوند اما به ندرت پیاده­سازی یا اجرا می­گردد . نتایج نشان داد که پیاده سازی برنامه ریزی استراتژیک موفقیت را در دو محیط با عدم اطمینان زیاد و کم (ناسازگاری) پیش­بینی می­کند با این وجود، پیاده سازی برنامه­ریزی استراتژیک تاثیر زیادی بر موفقیت دارد.

  5 نتیجه گیری و پیشنهادات

باتوجه به تغييرات محيط و شدت زياد رقابت در بازارهاي جهاني، هر سازماني در راستاي تداوم حيات و كسب مـــوفقيت بيشتر، نياز مبرم به بهره مندي از برنامه ريزي استراتژيك دارد. تفاوتهاي موجود بين سازمان­ها در زمينه­هاي مختلف مانند حجم و ماهيت فعاليت، تعداد كاركنان، ميزان سرمايه گذاري و… باعث به وجود آمدن تفاوت در نحوه برنامه­ريزي استراتژيك آنها نيز شده است.

این پژوهش مفاهیمی برای برنامه­ریزان به­دنبال داشته است. نخست، مدیران و برنامه­ریزان با آگاهی و اطلاع از اجزای موفقیت برنامه­ریزی استراتژیک سیستم­های اطلاعاتی ، تلاشهای خود را بر اهداف متمرکز کنند و چارچوبی را ایجاد نمایند که موفقیت­ها به همسوسازی ، تحلیل، مشارکت و بهبود در قابلیت­ها خلاصه شود. دوم، مدیران و برنامه­ریزان می توانند آگاهی خود از مراحل برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی را بالا ببرند تا موانع دستیابی سازمان به اهداف برنامه ریزی شده کاهش یابد . سوم ، مدیران و برنامه ریزان می توانند درک خود از عدم اطمینان محیطی را افزایش دهند زیرا توجه به اینها ممکن است برنامه ریزان را با چالش هایی مواجه کند که باید از آن آگاه باشند، برنامه ریزان اید تلاش های خود را در هر مرحله بطور دقیق مورد بررسی قرار دهند و درک کنند که چگونه به عدم اطمینان واکنش نشان دهند . پژوهش فعلی تاثیر برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی در شرایط عدم اطمینان محیطی کم و زیاد بررسی می کند که مهم ترین نتایج آن بدین شرح است:

تنظیم استراتژی بطور یکنواخت برنامه­ریزی استراتژیک را در شرایط عدم اطمینان محیطی زیاد و کم پیش بینی می کند، آگاهی استراتژیک در شرایط عدم اطمینان محیطی کم صورت می گیرد، مفهوم استراتژی در هیچ کدام از شرایط عدم اطمینان محیطی پیش بینی نمی شود. بنابراین تنظیم دقیق استراتژی بیشتر در برنامه ریزی موفقیت آمیز در محیط های نامطمئن زیاد پیش بینی می شود در حالی که آگاهی استراتژیک در محیط های نامطمئن کم پیش بینی می شود . گرچه آگاهی استراتژیک تاثیر کمتری بر اثربخشی برنامه­ریزی دارد اما  برنامه­ریزان بیشترین تلاشهای خود را در درک از  استراتژی متمرکز کنند. 

‌ برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ دیدگاه‌ استراتژیک‌ را در سازمان‌ تقویت‌ می‌کند و سبب‌ می‌شود که‌ اعضا در محدوده‌ زمان‌ حال‌ باقی‌ نمانند و به‌ افق­های‌ دوردست‌ توجه‌ کنند. بکارگیری‌ برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ سبب‌ می‌شود که‌ بینش‌ مشترکی‌ در بین‌ اعضا سازمان‌ به‌وجود آید. هرچند که‌ برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ دارای‌ محدودیت­ها است‌ ولی‌ کاربرد صحیح‌ آن‌ توسط‌ مدیران‌ متفکر می‌تواند نتایج‌ مثبتی‌ به‌بار آورد. بنابراین،در راه‌ اجرای‌ برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ آموزش­های‌ لازم‌ برای‌ مدیران‌ ضروری‌ است، در اجرای‌ برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ باید به فرهنگ‌ سازمان‌ و شرایط‌ فرهنگی‌ محیط‌ توجه‌ کافی‌ مبذول‌ داشت. بنابراین، سازمان­ها باید برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ را گامی در جهت رسیدن به اهداف خود تلقی کنند .